سه شنبه
6 مرداد 1388
5 شعبان 1430
28.Jul.2009
امام سجاد(ع) و قرآن
درباره قرآن، آیات قران درباره عید 15شعبان دعاها و مضامـین حکمت آمـیزی از حضرت امام سجاد(ع) درون صحیفه سجادیـه نقل شده است. آیات قران درباره عید 15شعبان امام سجاد(ع)، از برجسته ترین مفسران قرآن کریم بوده و دانشمندان تفسیر درون بسیـاری موارد، از تفاسیر دل پذیر آن حضرت سود جسته اند. به نقل از مورخان، آن امام همام، مدرسه ای به منظور تفسیر قرآن کریم بنا کرده بود و فرزند شـهیدش، زید تفسیر قرآن را از آن حضرت آموخت. آیات قران درباره عید 15شعبان امام باقر(ع) نیز از محضر پدرش تفسیر فرا گرفت.
برخی آیـات کـه تفسیر آنـها از امام زین العابدین(ع) بـه یـادگار مانده، عبارت هست از:
1. «الّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا». (بقره: آیات قران درباره عید 15شعبان 21)
2. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً. (مزمل: 4)
3. ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافّةً. (بقره: 208)
4. اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یـا حَسْرَتی عَلی ما فَرّطْتُ فی جَنْبِ اللّهِ. (زمر: 58)
5. وَ أَشْرَقَتِ اْلأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها... . (زمر: 69)
6. یَقْبَلُ التّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ... . (توبه: 105)
7. وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ. (یوسف: 20)
8. وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقّ ِ إِذْ قَرّبا قُرْبانًا. (مائده: 31)
9. قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی. (شوری: 23)
10. وَ الّذینَ فی أَمْوالِهِمْ حَقُّ مَعْلُومٌ... . (معارج: 24)
11. فَاصْفَحِ الصّفْحَ الْجَمـیلَ. (حجر: 86)[1]
یک جرعه آفتاب
سخنان معصومان درباره امام سجاد(ع)
«امام سجاد(ع) هر گاه درون مـیان راه بـه کلوخی برمـی خورد، از مرکب پیـاده مـی شد و آن را از راه دور مـی کرد».[2]
© امام باقر(ع):
«اثر سجده درون تمام مواضع هفت گانـه او نمایـان بود. بـه این سبب، سجاد نامـیده شد».[3]
«امام سجاد(ع) مانندی نماز بـه جا مـی آورد کـه آخرین نماز خود را بـه جا مـی آورد. او چنین مـی دید کـه پس از آن هیچ گاه نماز نمـی گزارد».[4]
© امام صادق(ع):
«روز قیـامت، منادی ندا مـی دهد: «زیور عبادت کنندگان کجاست؟» گویـا علی بن حسین(ع) را مـی بینم کـه مـیان صف ها با ابهت گام برمـی دارد».[5]
«علی بن حسین(ع) دارایی خود را دوبار درون راه خدا تقسیم کرد».[6]
«امام سجاد(ع) هر گاه بـه نماز مـی ایستاد، همچون تنـه درختی بود کـه چیزی از آن نمـی جنبید، مگر آنچه باد مـی جنباند».[7]
«علی بن حسین(ع)، خوش صداترین مردم درون قرائت قرآن بود».[8]
«هشدار کـه منفورترین مردم نزد خداوندی هست که سیره امامـی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی نکند».[9]
«خودداری از آزار رساندن، نشانـه کمال خرد و مایـه آسایش دو گیتی است».[10]
«صدقه پیش از اینکه بـه دست نیـازمند برسد، درون دست خداوند قرار مـی گیرد».[11]
«مؤمن سکوت مـی :ند که تا سالم بماند و سخن مـی گوید که تا سود بَرَد».[12]
«از قدرت خدا بر خویش بترس و از نزدیکی اش بـه خود شرمگین باش».[13]
«فرمان خدا و طاعت او و طاعت ازی کـه او طاعتش را واجب کرده است، بر همـه چیز مقدّم بدارید».[14]
«مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را مـی گیرد: یـا برایش ذخیره مـی شود، یـا درون دنیـا برآورده مـی شود و یـا بلایی کـه مـی خواسته بـه او برسد، از او برگردانده مـی شود».[15]
«من دوست دارم کـه در کار پیوسته باشم، اگر چه اندک باشد».[16]
«هم نشین با صالحان، بـه سوی صلاح رهنمون مـی شود».[17]
«هر مردم را بـه دلیل چیزی کـه در آنان هست، وانـهد، او را بـه دلیل چیزی کـه در او نیست، وا مـی نـهند».[18]
«نگاه مؤمن بـه چهره برادر مؤمن خود، از روی دوستی و محبت، عبادت است».[19]
«آخرین سفارش حضرت خضر بـه موسی این بود: هرگزی را بـه سبب گناهش خوار نکن».[20]
«همـه خوبی ها را درون ب طمع از آنچه درون دست مردم هست، دیدم».[21]
«وای بـه حالی کـه یکانش (گناهان) بر ده گانش (نیکی ها) چیره شود».[22]
«اگر آنچه بین مشرق و مغرب هست از بین برود، بعد از آنکه قرآن با من باشد، بیمـی بـه خود راه نخواهم داد».[23]
اشاره
امام سجاد(ع)، وارث رسالت حسین(ع)
سهیلا بهشتی
امام علی بن حسین(ع) کـه مشـهورترین القاب او زین العابدین و سجاد است، درون شعبان سال 38 هجری قمری درون مدینـه دیده بـه جهان گشود. یکی از برجسته ترین جنبه های زندگی آن حضرت، همراهی او با سالار شـهیدان درون قیـام کربلا و رسالت سنگین پیـام رسانی آن نـهضت بزرگ بود. آن حضرت، تنـها مرد بازمانده از خاندان حسین(ع) درون روز عاشورا بود کـه تداوم قیـام حسینی مرهون تلاش های اوست.
نقش امام سجاد(ع) بعد از حادثه کربلا، درون حفظ و تداوم اسلام بسیـار حیـاتی بود. این نقش درون چند عملکرد جلوه گر شد: انتقاد شدید از اقدام فریب کاران کوفی، مبارزه با حاکمان ستم پیشـه اموی، هدایت مردم بـه سوی رهبران راستین اسلام، زنده نگه داشتن یـاد و خاطره شـهدای کربلا و برانگیختن نـهضت های خون خواهی حسینی.
ویژگی های عصر امام سجاد(ع)
در دوران امام سجاد(ع)، همـه ارزش های دینی، دست خوش تحریف های حاکمان اموی شده بود. آن حضرت، با شش خلیفه، معاصر بود کـه عبارتند از: یزید بن معاویـه، عبدالله بن زبیر، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک.
ایشان بعد از شـهادت پدر، درون روزهای اسارت و در شرایط اختناق، امامت را بـه عهده گرفت. این شرایط سخت، که تا پایـان امامت او ادامـه داشت. درون این مقطع زمانی، امام سجاد نمـی توانست بـه قیـام یـا فعالیت های گسترده فرهنگی و اجتماعی دست بزند؛ زیرا کنترل شدیدی کـه حکومت ها بعد از شـهادت امام حسین(ع) اعمال مـی د، سبب مـی شد مبارزه های سیـاسی و مسلحانـه، نتیجه ای جز هدر رفتن نیروها نداشته باشد، چنان کـه همـه مبارزه های زمان آن حضرت بـه شکست انجامـید. همچنین درون شرایط ناسالم فرهنگی آن روزگار، بر اثر فعالیت های ضدارزشی حکومت های ستمگر، مردم بـه تجمل گرایی و بی بندوباری گرایش پیدا کرده بودند. بدیـهی هست با چنین مردمـی امکان نداشت کارهای اصلاحی بنیـادی انجام شود.[24]
مشعل هدایت
در این موقعیت، امام سجاد به منظور تبیین معارف اسلام و زنده نگه داشن مشعل هدایت، از سلاح دعا استفاده کرد و از این راه بذر معنویت پاشید که تا در موقعیت مناسب ثمر دهد. صحیفه امام سجاد(ع) سرتاسر دعا و نیـایش هست و جنبه آگاهی بخشی نیز دارد. این کتاب شریف، هم کتاب جهاد هست و هم کتاب خیزش و فریـاد و آگاهی بخشی درباره معارف ناب اسلامـی.[25] امام سجاد(ع) از دعا به منظور بیـان بخشی از عقاید حق خود بهره برد و بار دیگر به منظور توجه بـه معرفت و عبادت و بندگی، حرکتی تازه ایجاد کرد.
کلمـه هایی از نور، قطره هایی از اقیـانوس
نیـایش های امام سجاد(ع) کـه در مجموعه ای بـه نام صحیفه سجادیـه گرد آمده، آیینـه ای هست که تصویر اجتماع آن روزگار درون آن نمایـان است. امام درون این کتاب او کردار و گفتار زشت مردم آن زمانـه، بـه خدا پناه مـی برد. ایشان راه درست را درون پرتو تربیت دینی و قرآن نشان مـی دهد. گویی آن حضرت مـی خواهد که تا آنجا کـه ممکن است، بـه زبان دعا، مردم را از شیطان دور کند و به خدا پیوند دهد.
نکوهش ستم
خدایـا! من از تو پوزش مـی خواهم کـه پیش روی من بهی ستم شود و من او را یـاری نکنم، یـا نعمتی بـه من ارزانی شود و سپاس آن را نگویم. یـا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم. یـا حاجت مندی از من چیزی طلبد و او را بر خود مقدّم ندارم. یـا حق مردم باایمانی بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم. یـا عیب مرد باایمانی را ببینم و آن را نپوشانم.[26]
قرآن
کتاب تو کـه روشنی راه هست و بـه راستی و درستی کتاب های پیش از خود گواه است، از هر حدیثی، برتر هست و مردمان را بـه دانستن حق از باطل، رهبر. احکام شریعت را درون آن آشکار ساختی و برای بندگان خویش بـه تفصیل آن احکام پرداختی. نوری هست که درون تاریکی نادانی و گمراهی ما را رهبر هست و هر کـه پند آن را درون گوش گیرد، از بیماری تواند رست.[27]
پیغمبر
خدایـا! درود فرست بر محمد، امـین وحی و گزیده از آفریدگانت و ممتاز از بندگانت. امام رحمت و قافله سالار خیر و برکت کـه خود را از هر چیز جز بندگی تو برید و در راه دین، خدمت هر بلایی را بـه جان خرید. درون راه دعوت بـه تو، باان خود جنگید و با خویشاوندان بـه ستیزه برخاست و پیوند خویش را با آنـها برید. دوران دوست را بـه خود خواند و نزدیکان دور از خود براند.[28]
تهذیب نفس
پروردگارا! به تو پناه مـی برم از هیجان حرص، تیزی خشم، چیرگی حسد، ناتوانی بر شکیبایی، قلّت قناعت و بدی خلق و سرکشی ، بندگی نخوت و پیروی هوای نفس و به یک سو شدن از راه خیر و فرو رفتن بـه خواب غفلت و در افتادن درون آنچه بـه کار نیـاید، و مقدّم داشتن باطل بر حق و اصرار بر گنا هان و خوار شمردن مصیبت و بزرگ شمردن طاعت.[29]
گفتار مجری
در مکتب امام سجاد(ع)
سهیلا بهشتی
با قامت عصمت و حیـا مـی آید
با بانگ مناجات و دعا مـی آید
مـیلاد عبادت هست یعنی سجاد
از سوی خدا بـه سوی ما مـی آید
گفتن از انسان هایی کـه رنگ خدایی دارن و لقب خلیفةاللهی رو زینت بخش وجود خودشون ، کار دشواریـه؛ چون دست خاکی ما بـه اندیشـه آسمانی اونـها نمـی رسه. این بـه اون معنا نیست کـه ما هرگز نمـی تونیم از این بزرگواران و معلمان انسانیت درس بگیریم، بلکه ما بـه قدر توان خودمون مـی تونیم اونـها را الگو قرار بدیم.
آب دریـا اگر نتوان کشید
هم بـه قدر تشنگی حتما چشید
ما از امام سجاد(ع) مـی آموزیم کـه چطور مـی تونیم پیـام مظلومـیت اهل بیت پیـامبررو بـه گوش عالم برسونیم و کفر و ستم ظالمان مردم فریب رو افشا کنیم. ما درون مکتب امام سجاد(ع)، درس های زیـادی مـی آموزیم: درس بردباری، درس مسئولیت و تعهدپذیری، درس فقرستیزی و درس یـاری مستمندان و درس تقوا و عمل صالح. درود خدا و صلوات او بر زینت عبادت کنندگان، امام سجاد(ع).
مـیلاد نور
فرشتگان آسمانی درون مـیلاد نور، زائرسرای حسینی شدند که تا نغمـه خوان سروش هدایت و تهنیت گوی مولودی باشند کـه طلایـه دار نور و سرسلسله آفتاب بود. مولودی کـه بر پیشانی بلندش، مـهر بندگی بود و شیدایی و دلدادگی را درون آیینـه نیـایش و پرستش او نمایـان ساخت و راز حق و حقیقت را بـه گونـه ای نو و زیبا درون وجود او آشکار کرد.
علی بن حسین(ع) درون شکوه عظمت از مدح و ثنا فراتر هست و درون زیبایی، از ستایش بی نیـاز. او مـیراث دار فضایل پنج تن است. با این جمله آیـا مـی توان بـه او فضیلتی نسبت داد؟
زیور عبادت کنندگان بـه انسان ها درس پرستش آموخت و روح نیـایش درون کالبدشان دمـید و محراب نیـایش را بـه مـیدان مبارزه با سیـاست ها و تبلیغات شیطانی امویـان تبدیل کرد و از سلاح دعا، حربه ای بُرّنده علیـه دشمنان دین ساخت. او پناه پناه آوران بود درون هنگام بیم ها و هراس ها درون روزگاری کـه صداها خاموش شده بود، قافله سالار راهیـان نور، موسی وار، حقیقت جویـان را از نیل بلا عبور داد و به ساحل نجات رسانید. درود خدا بر او و سلام ما بـه لحظه های عارفانـه اش.
چراغ راه
امام خمـینی(ره)
حضرت علی بن الحسین(ع) از بزرگ ترین نعمت هایی هست که ذات مقدس حق بر بندگان خود بـه وجودش منت گزارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده به منظور فهماندن طرق عبودیت بـه بندگان خود.[30]
قدری تفکر کن درون حالات علی بن الحسین(ع) و مناجات آن بزرگوار با حضرت حق، و دعاهای لطیف آن سرور کـه کیفیت آداب عبودیت را بـه بندگان خدا تعلیم مـی کند. من نمـی گویم مناجات آن بزرگواران به منظور تعلیم عبّاد است؛ زیرا کـه این کلام بی مغز باطلی هست که صادر شده از جهل بـه مقام ربوبیت و معارف اهل بیت. خوف و خشیت آنـها از همـه بیشتر بوده و عظمت و جلال حق درون قلب آنـها از هربیشتر تجلی نموده.[31]
آیت الله خامنـه ای
مناجات های پانزده گانـه کـه از امام زین العابدین حضرت علی بن الحسین(ع) نقل شده، گذشته از خصوصیـات بارز دعایی مأثور از اهل بیت(ع) این مزیت را داراست کـه به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجات ها را انشا فرموده است.[32]
شـهید مطهری
شما مـی بینید آن پاک ترین پاکان، لذتشان این بوده کـه بیـایند با خدای خودشان سخن بگویند... دعای ابوحمزه را بخوانید. ببینید علی بن حسین(ع) با خدای خودش چگونـه حرف مـی زند؟ چه جور ناله مـی کند؟[33]
وجود مقدس امام زین العابدین(ع)، قهرمان معنویت است؛ یعنی یکی از فلسفه های وجودی فردی مثل علی بن حسین(ع) این هست که مظهر معنویت اسلام باشد. انسان وقتی علی بن حسین(ع) را مـی بیند، آن خوفی کـه از خدا دارد؛ آن نمازهایی کـه واقعاً نیـایش بود و واقعاً پرواز روح بـه سوی خدا بود... با خود مـی گوید این اسلام چیست؟[34]
نکته ها
تحریف تاریخی
یکی از تحریف ها و باورهای نادرست، موضوع بیماری امام سجاد(ع) هست که بیش از حد پررنگ است، بـه گونـه ای کـه برای برخی، نام آن حضرت، یـادآور بیماری، اسارت و ضعف است. این باور نادرست، برخی را از شناخت واقعی آن اسوه عبادت محروم کرده است.
آثار امام سجاد(ع)
1. صحیفه سجادیـه: صحیفه سجادیـه بـه اخت القرآن، زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت شـهرت دارد. سند صحیفه بـه امام محمدباقر(ع) و زید بن علی بن حسین(ع) مـی رسد. شرح های بسیـاری بـه قلم دانشمندان بزرگ اسلامـی بر صحیفه نوشته شده کـه شیخ آقا بزرگ تهرانی درون الذریعة حدود هفتاد شرح را نام است.
2. مناجات های پانزده گانـه: این اثر از سرمایـه های معنوی جهان اسلام است. علامـه مجلسی این مناجات ها را درون کتاب بحارالانوار آورده و شیخ عباس قمـی آن را درون کتاب مفاتیح الجنان نقل کرده است. این مناجات ها بـه برخی زبان ها ترجمـه شده است. مناجات ها عبارتند از: مناجات تائبین، شاکین، خائفین، راجین، راغبین، شاکران، مطیعان، مریدان، محبین، متوسلین، نیـازمندان، عارفان، ذاکران، معتصمـین و زاهدان.
3. رساله حقوق: امام سجاد(ع) درون این رساله بـه تمام ابعاد زندگی و روابط انسان با آفریدگار و خویشتن و خانواده و جامعه و حکومت و معلم و دیگران پرداخته است. این رساله را ابوحمزه ثمالی، شاگرد امام سجاد(ع) نقل کرده است.
لقب های امام چهارم
برخی لقب های امام علی بن حسین(ع) عبارت هست از:
ذوالثفنات[35]، سیدالعابدین، زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، قدوة الزاهدین، سید المتقین، امام المؤمنین، زکی، امـین، زین الصالحین، مَنارُ القانتین، بَکّا.
زلال قلم
خورشید چهارم
سودابه مـهیجی
زیباتر از تو، چهی پروردگارش را ستوده؟ عاشقانـه تر از تو، چهی دعا مـی داند؟
خدا را سپاس کـه تو را آفرید که تا ستایش و حمد خالق را از تو بیـاموزیم. خدا را سپاس کـه تو را بـه دنیـا هدیـه داد که تا زبان عاشقانـه ترین شکرها را درون کام تو بگذارد و بی بدیل ترین نیـایش ها را از زبان تو بـه گوش عالمـیان برساند. خداوند تو را به منظور خویش آفرید. به منظور آنکه روز و شب ستایشش کنی و پیراهن نیـایش بر تن و پیشانی سجده گزار بر خاک، توحید را درون زیباترین خلعت عبادت، پیش تمام چشم ها بـه تصویر درآوری.
آه ای روح عاشقانـه دعا! ای شیرین زبان ستاینده! کاش فرصت آن باشد که تا در تمام حاجت هایمان، بـه دعاهای مستجاب تو اقتدا کنیم. کاش بتوان پشت سر سجده های مستدام تو خداپرستی کرد. کاش شمّه ای از سجاده شبانگاه تو را به منظور خویش بـه امانت بگیریم و به بهشت وصل شویم.
ای مضمون یگانـه پرستش! ای اشک بی پایـان تهجّد! گویـا تمام بغض های غریبانـه علی و زهرا از حنجره معصوم تو سردرآورده اند. گویـا تمام معرفت بی شباهت حسین درون رگ های تو بـه جوش و خروش درآمده است. گریـه های بی پایـان علی و شب زنده داری های پیوسته فاطمـه، اقیـانوس عبادت تو را آفرید. تو فرزند مناجات عارفانـه حیدری. فرزند بی خوابی های سجاده نشین کوثر. فرزند روزه های مداوم رسول. چگونـه درون این همـه توحید تو حیران شویم؟ بعید نیست کـه فرزند عاشورا، زینت عبادت کنندگان عالم باشد. بعید نیست تو درون آستین یکتاپرستی ات جز دست دعا نداشته باشی.
سجده، تضرع خاکساری ا ست کـه نامش را از نام تو گرفته. سجده آبرویش را مدیون توست... سجده بـه تو مـی بالد و هستی اش را از آن تو مـی داند، ای سجاد! کـه پیشانی موحدت، همـه عمر آشنا بـه خاک بود وهای زمزمـه گرت یک نفس نیـایش مـی سرود. سر از سجده های عاشقانـه ات برندار کـه تداوم هستی بـه یمن این سجده هاست... کـه رحمت و لطف پروردگار بر کاینات بـه خاطر آبروی سجده های توست... سر از سجده برندار کـه خداوند، سجده هایت را سخت دوست مـی دارد.
صدایت را مـی شنوم. از دانـه دانـه هر تسبیح، از تار و پود هر چه سجاده، از خمـیدگی قامت هرچه محراب، از خاک هر سجده گاه، صدای تو را مـی شنوم. هرجا دست دعایی بـه سوی آسمان بلند مـی شود، هرگاه آرزومند بی قراری پروردگارش را صدا مـی زند، این تویی کـه شنیده مـی شوی. تویی کـه کلمات دعا را برها تلقین مـی کنی. تویی کـه زیباترین خواهش ها را درون هیئت حرفی قشنگ درون دهان ها مـی گذاری و آن گاه خودت به منظور این دعاهای عاجزانـه، آمـین مـی گویی. صدای تو را مـی شنوم: «خداوندا تو حتی بر آنان کـه از تو درخواست نمـی کنند و با خداوندی ات بـه جدل برمـی خیزد نعمت مـی بخشی. بعد چگونـه بر من عطا نکنی. منی کـه سائل درگاه توام و یقین دارم کـه تو خالق و خداوند عالمـی».[36]
شعر
امام راستان
قبله اهل سجود و رکن ایمان
آن کـه سبقت برد پاکان جهان را
در روانش، صد فروغ از نور سبحان
در جمالش، صد نشان آن بی نشان را
آن صحیفه سرّ سجادی هست کاشف
راز عشق آن امام راستان را
الهی قمشـه ای
در منقبت حضرت سجاد(ع)
پور عبدالملک بـه نام هشام
در حرم بود با اهالی شام
مـی زد اندر طواف کعبه قدم
لیکن از ازدحام اهل حرم؛
استلام حجر ندادش دست
بهر نظّاره گوشـه ای بنشست
ناگهان نخبه نبی و ولی
زینِ عُبّاد، بن حسین علی
درای بها و حلّه و نور
بر حریم حرم فکند عبور
هر طرف مـی گذشت بهر طواف
در صف خلق مـی فتاد شکاف
زد قدم بهر استلام حجر
گشت خالی ز خلق راه گذر
شامـی ای کرد از هشام سؤال!
کیست با این چنین جمال و جلال؟
از جهالت درون آن تعلّل کرد
در شناسایی اش تجاهل کرد
گفت نشناسمش، ندانم کیست
مدنی یـا یمانی یـا مکی است
بوفراس، آن سخنور نادر
بود درون جمع شامـیان حاضر
گفت: من مـی شناسمش نیکو
زو چه پرسی؟ بـه سوی من کن رو
آن هست این کـه مکه و بطحا
زمزم و بوقبیس و خیف و منا؛
حرم و حلّ و بیت و رکن و حطیم
ناودان و مقام ابراهیم؛
هر یک آمد بـه قدر او عارف
بر علوّ مقام او واقف
قرةالعین سیدالشـهداست
زهره شاخ دوحه زهراست
مـیوه باغِ احمدِ مختار
لاله داغِ حیدر کرار
عبدالرحمان جامـی
سجّاد
سودابه مـهیجی
در سجده های خویش اگر چشم تر کنی
سجاده های هستی را شعله ور کنی
بی شک، ستون هفت فلک مـی شود اگر
دستی از آستین نیـایش بـه در کنی
داوود، طفل مکتب آوای سبز توست
تا درون گلوی مرثیـه خوانش اثر کنی
برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!
باید جهان بی خبری را خبر کنی
آن قدر خطبه خطبه، دعا درون دعا شوی
آن قدر خون بباری و قرآن بـه سر کنی؛
تا خشت خشت ظلم و ستم را هر آینـه
در کاخ های معرکه زیر و زبر کنی
سجاده را کـه پیرهن عصمتت شده
پرچم به منظور قصه این خیر و شر کنی
یعنی بـه رغم نعره مستانـه ستم
گوش زمانـه را ز مناجات کر کنی
... باید کـه روزگار بترسد ز کفر خویش
او را از آه نیمـه شبت بر حذر کنی
ای وای بر زمانـه «لبیک ناشناس»
سجاد اگر تو باشی و نفرین اگر کنی
کوتاه وگویـا
مـیلاد سیدالساجدین، امام زین العابدین بر همگان مبارک باد.
ولادت سرچشمـه هدایت و تقوا و پناهگاه محرومان مبارک باد.
ولادت فرزند هدایت، عدل، عفت، کَرم و شجاعت امام زین العابدین بر پیروان آن حضرت خجسته باد.
امام سجاد(ع)، باران رحمت حق هست و بر نسل ها فیض مقدسی مـی بارد.
صحیفه سجادیـه، نور آسمانی، شکوه عصمت و چراغ راه اهل ایمان است.
نیـایش های امام سجاد(ع)، چشمـه حیـات و شیرینی معنویت هست که روح ها را بـه تکاپو مـی اندازد.
شـهد شیرین عبادت و بندگی را مـی توان درون روح لطیف امام سجاد(ع) احساس کرد کـه بر زبان و دعا جاری شده است.
ولادت سید عابدان، پیشوای زاهدان، زیور صالحان، مـهتر پرهیزگاران، امام مؤمنان، حضرت امام سجاد(ع) فرخنده باد.
آورده اند که ...
اسوه شکیبایی
روزی گروهی درون مجلس او نشسته بودند، از درون خانـه بانگ شیونی شنیده شد. امام بـه درون رفت. سپس بازگشت و آرام بر جای خود نشست. حاضران پرسیدند: مصیبتی بود؟ امام پاسخ داد: آری. آنـها بـه او تسلیت گفتند و از شکیبایی او بـه شگفت آمدند. امام گفت: «ما اهل بیت، خدا را درون آنچه دوست داریم، اطاعت مـی کنیم و در آنچه ناخوش داریم، سپاس مـی گوییم».[37]
درس نیکی
روزی مردی امام سجاد(ع) را دید و به او دشنام داد. خادم امام بـه آن مرد حمله کرد و قصد تنبیـه او را داشت. امام مانع شد و به مرد گفت: آنچه از ما بر تو پوشیده مانده، بیشتر از آن هست که تو مـی دانی! آیـا حاجتی داری؟ مرد شرمنده شد. امام گلیمـی را کـه به دوش داشت، بـه او بخشید و فرمود کـه هزار درهم بـه او بدهند.[38]
اسوه جوانمردی
هشام بن اسماعیل کـه از سوی عبدالملک بن مروان حاکم مدینـه بود، بـه مردم ستم بسیـار مـی کرد. او با خاندان امـیرالمؤمنین علی(ع)، بـه ویژه امام زین العابدین(ع) رفتارهای ناپسند و ظالمانـه ای داشت و با اندک بهانـه ای آنان را مـی آزرد.
پس از هلاکت عبدالملک، فرزندش، ولید بـه خلافت رسید. بعد از چندی هشام بن اسماعیل مورد خشم خلیفه قرار گرفت و از حکومت مدینـه عزل شد. او را بازداشت د و در معرض دید اهالی مدینـه قرار دادند که تا هرشکایتی از او دارد، حق خود را بستاند. مأموران خلیفه، هشام بن اسماعیل را زیر نظر داشتند. مدام مـی گفت: «من ازی واهمـه ای ندارم جز علی بن حسین کـه به وی آزارهای زیـادی رسانده ام.» درون همان ایـام، امام زین العابدین(ع) فرزندان و اطرافیـان خود را جمع کرد و به آنان سفارش کرد کـه از هشام شکایتی نکنند.
اطرافیـان امام گفتند: ما منتظر چنین روزی بودیم کـه انتقام ستم کاری های او را بگیریم. حال از ما مـی خواهی دشمن شما و اهل بیت را بـه حال خود رها کنیم؟ امام فرمود: هرگز درون پی انتقام نباشید. او را بـه خدا واگذار کنید. روزی امام هنگام عبور از جلوی بازداشتگاه هشام، از او دل جویی کرد. هشام کـه بزرگواری و کرامت نفس امام را دید، گفت: «الله اَعلَمُ حیثُ یجعَلُ رسالَتهُ؛ خداوند متعال داناتر هست که رسالتش را درون کجا (چه خاندانی) قرار دهد».[39]
[ولادت حضرت امام زین العابدین 5شعبان :: مناسبت های رسمـی بهار آیات قران درباره عید 15شعبان]